اگر جزو کسانی هستید که حوصله خواندن متن طولانی را ندارند همین دو کلمهی کلیدی را به ذهن بسپارید:
” ۱۵۰۰، ایتالیا “
حالا از افراد باحوصلهتر دعوت به خواندن ادامهی مطلب میکنم:
رد سازهای آرشه ای را در نگارههای اروپایی میتوان تا سال ۹۰۰ میلادی دنبال کرد. این سازها بطور کلی به ۴ دسته تقسیم میشوند: ربک (rebec), فیدل (fiddle), لیرا دا براچو و ویول
ربک از بطن فرهنگ اعراب مغربی آمده است. فیدل واژهای نزدیک به ویولن به نظر میرسد، اما امروز آن بار معنایی فنی و تکنیکی را ندارد. نمونهی مشابه فیدل هنوز در موسیقی محلی اروپای شرقی دیده میشود. ربک نیز در آفریقای شمالی و ترکیه سازی آشناست.
در حدود ۱۴۹۰ میلادی، ویول از اسپانیا به ایتالیا آمد: سازی بزرگ که بطور عمودی نواخته میشد و در دامان نوازنده یا در میان زانوهایش، قرار میگرفت. با این همه، ساز بلندآوازه متکامل آن دوران در ایتالیا، لیرا دا براچو، مهمترین سَلَف ویلن بوده است.
در سال ۱۵۰۸ اولین انواع ویلنها در هنر ایتالیایی ظاهر شدند، اما نمونههای اصلی موجود از این دورهی سرنوشت ساز، ویول های ونیزی هستند.در این نمونه ها مبداء پیدایش صفحه ی بالایی قوس دار،پل باس و خرک بلند و قوس دار برای ایجاد قابلیت صدادهی سیم ها بصورت جداگانه قابل ردیابی است.اگرچه این تمایل وجود دارد که این نمونه ها را بعنوان پیشگامان ویلن بخوانیم،اما احتمالا این تحولات همزمان در هر سه ویول،لیرا و ویلن وقوع یافته است.در پایان قرن شانزدهم لیرا از تمام ویژگی های ویلن بهره ای داشت،اما ویول به طریقی دیگر تکامل یافت.همه ی این سازها غالبا به همراه هم در حلقه ی فرشتگان در نقاشی های اواخر رنسانس به چشم میخورند.
نخستین ویلنهای موجود به سال ۱۵۶۴ برمیگردند و از مناطق لومباردی و ونتو واقع در شمال ایتالیا میآیند.
تقریباً همهی کشورهای اروپایی مدعی ابداع ویلن هستند، اما هیچ کدام نمیتوانند با قاطعیت بر تفوق ایتالیا در این زمینه غلبه کنند.
{برگرفته از “آشنایی با ویلن”، رابین استاول، پیام روشن}